......

......

......

......

سوپ داغ

سه شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۱:۴۷ ق.ظ

دخترک دست‌فروش به هر عابری که از کنارش رد می‌شد یا به هر ماشینی که جلوی پایش و پشت چراغ می‌ایستاد، التماس می‌کرد که برادرش را به بیمارستان ببرند. چشمان نیمه‌باز پسربچه و نگاهش به مُشتش و جعبهٔ آدامس‌ها...

یکی از ده‌ها عابر خیابان انقلاب، جلو آمد و دستش را دراز کرد و خواست کاسه‌ای سوپ به دخترک بدهد.

دخترک بهتش زده بود. مرد گفت: «با این حال، این تمام کاری است که می‌توانم بکنم... .»


محمدباقر قنبری نصرآبادی

سه‌شنبه ۰۱:۴۷

۱۰مهر۱۳۹۷



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۷/۱۰
محمدباقر