امید به زندگی
جمعه, ۱۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۲:۲۳ ق.ظ
۱. الان، ۳:۳۰ بامداد است و هنوز کار میکنم. دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
۲. در بیمارستان، کنار دستِ مادربزرگ نشستهام و مواظبش هستم. دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
۳. دارم نگهبانی میدهم. نگهبان اسلحهخانه شدهام. دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
۴. گرچه با فکر شغلی یکمیلیون تومانی سر کلاس خوابم میبرد، دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
۵. سومین سیسال کاریام شروع میشود و باز دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
از خودم و کارهایم تعجب میکنم؛ اما باز دلم شکمی سیر میخواهد و بوسهای بودار و خوابی راحت!
محمدباقر قنبری نصرآبادی
جمعه ۰۲:۲۲
۱۵تیر۱۳۹۷
۹۷/۰۴/۱۵