......

......

......

......

«قیاس اولویت»، اصطلاحی است در اصول فقه.

من این قیاس را با این مثال، به ذهنم سپرده‌ام.


دربارهٔ احترام به پدر و مادر، خداوند تأکید می‌کند که به آن‌ها حتی «اُف» هم نگو!


اُف، کوچکترین و ناچیزترین توهینِ ممکن به پدر و مادر است.


حالا اگر شخصی بپرسد آیا می‌توان

سرشان داد زد؟

کتکشان زد؟

فحششان داد؟

و... .


جواب قطعاً منفی است.

قیاس اولویت ناچیزترین و کمترین میزان را در نظر می‌گیرد تا مُکَلَّف یا مخاطب به تکلیفش پی ببرد.


مثالی دیگر:

اینجا آهسته نفس بکش!

یعنی کوچک‌ترین صدایی از خود تولید نکن.


حالا اگر شخصی پرسید آیا می‌توانم حرف بزنم،

باید کمی به عقلش یا توجهش شک کرد.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۵:۳۱ عصر

۲۱تیر۱۳۹۵

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۷:۳۹
محمدباقر

این بار برای دلم می‌نویسم! همین چند خط کافی است برای آتش‌زدن به این وجود.


مستند ملازمان حرم همین الان تمام شد.

دوباره بدجور هوایی شدم.


چقدر فرق است بین جوگیرشدن با شوری که پشتش شعور است.


جوگیر نیستم؛ اما دوست دارم شایستهٔ این شور و شعور باشم.


برای دوستانتان آرزوی شهادت کنید!


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۷:۵۸ عصر

۲۰تیر۱۳۹۵

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۲۰:۱۶
محمدباقر

به نقل از استاد کاراتهٔ بنده:

همیشه وقتی کف خیابان راه می‌روی، چشم‌هایت جلوتر از خودت راه بروند.


رعایت همین نکته یعنی استادشدن در دفاع‌شخصی!


آخر کلاس هم این را گفتند:

وقتی مجبور می‌شوی از کنار خیابان عبور کنی، سمتی را انتخاب کن که ماشین و موتور از روبه‌روی تو در حال گذر باشند‌.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۶:۵۷ صبح

۲۰تیر۱۳۹۵

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۰۴
محمدباقر

«معاون عربی‌افریقاییِ ایران»

که در اخبار می‌گویند کیست؟


معاونی دو رگه که هم عرب است و هم افریقایی ولی برای ایران کار می‌کند

یا

معاون امور ایران در کشورهای عربی و افریقایی

یا

معاون ایران در امور کشورهای عربی و افریقایی

یا

معاون امور ایران و حقوق بشر در مسائل موجود در کشورهای عربی و افریقایی

یا‌

معاون...


خلاصه می‌خواستم بگویم فشرده‌گویی این دردسرها را هم دارد!

حالا خودتان عنوان صحیح برای این معاون عربی‌افریقایی ایران پیدا کنید!


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۲:۴۸ بامداد

۱۹تیر۱۳۹۵

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۵ ، ۱۲:۵۲
محمدباقر

این دو جمله را بخوانید:


۱. درست است که مرد حرف آخر را می‌زند؛ اما قبلش باید با همسرش مشورت کند.


۲. درست است که مرد باید با همسرش مشورت کند؛ اما حرف آخر را مرد می‌زند.


جدا از تفکرات خاص و بی‌اساس فمینیست‌ها و جدا از تفکرات روشن‌فکران و جدا از استثناهایی که بر این دو جمله وارد است، می‌خواستم بگویم که

چقدر این دو جمله اطلاعات غیرمستقیم به ما می‌دهد:

برای مثال

۱. گوینده در جملهٔ اول، تثبیت‌کنندهٔ جایگاه زن در خانواده است.

۲.گوینده در جملهٔ دوم، تثبیت‌کنندهٔ جایگاه مرد در خانواده است.


همچنین در گفتار، می‌توان چاشنی لحن را به این دو جمله اضافه کرد و جایگاه خود را ذلیلانه یا قاطعانه به دیگران اعلام کرد.


محمدباقر فنبری نصرآبادی

۱۲:۰۸ بامداد

۱۹تیر۱۳۹۵

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۹ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۶
محمدباقر

معنی این جمله را شما بگویید!

این پسر گل به جای باباش گوسفندها را برده به چرا.


البته گوینده نیتش پاک بوده. می‌خواسته بگه:

این پسر گل برای کمک به باباش، گوسفندها را برده به چرا.


مراقب این‌گونه گفتن‌ها و نوشتن‌ها باشیم.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۲:۳۴ بامداد

۱۸تیر۱۳۹۵

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۹
محمدباقر

شما هم تا حالا به لامپ‌های فسفری‌رنگ دقت کردید؟ در سرویس‌های بهداشتی، به خصوص در پارک‌ها بسیار استفاده می‌شوند.


این لامپ‌ها در کل با اعصاب و روان بازی می‌کنند. هم روشن هست هم نیست.


به خصوص بازتاب نور این لامپ‌ها روی سنگ و سرامیک و کاشی اصلاً تحمل‌کردنی نیست.


می‌گویند به صرفه‌تر هستند و صدمه‌نزدنشان به محیط زیست یکی از مزایای این نوع لامپ‌هاست. حتی طول عمرشان مثال‌زدنی است.


خیلی در لامپ تخصص ندارم و تمام این ویژگی‌ها را فقط شنیده‌ام‌‌‌.


دوستی دارم که خواندن و نوشتن بلد نیست؛ اما از لحاظ فنی و تجربی غولی است برای خودش.‌


می‌گفت که دوستان اهل عمل زیر نور این لامپ‌ها نمی‌توانند عملیات انجام بدهند.


چه دلیل قانع‌کننده‌ای بود!

به نظرم شاید رگ دست یا اصلاً خود مواد را نمی‌توانند ببینند.


شاید هم هر چه بزنند تا بخواهند بروند بیرون، همه‌اش می‌پرد!

شاید هم نمی‌توانند زیر نور این لامپ کیف کنند.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۱:۲۶ بامداد

۱۸تیر۱۳۹۵

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۲:۱۹
محمدباقر

نعمت و رحمت هر دو از الطاف خدا هستند؛ اما با هم متفاوت‌اند.


این مثال تفاوت بین نعمت و رحمت را روشن می‌کند: می‌گویند پسر نعمت است و دختر رحمت.


خداوند برای نعمتش بازخواست می‌کند؛ ولی برای رحمتش خیر.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۷:۵۰ عصر

۱۷تیر۱۳۹۵

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۹
محمدباقر

تشبیهی جالب!


خربزه و عسل به دو جوان عاشقی گویند که هر دو خوب‌اند و مؤمن؛ ولی برای ازدواج مناسب همدیگر نیستند.


خربزه و عسل، هر دو نعمت خدا هستند.

خاصیت‌های خربزه و عسل بر همه ثابت شده است.



اما همهٔ این‌ها دلیل نمی‌شود که خربزه و عسل را با هم، بتوان خورد.

برخی دلایل پزشکی هم صحت این ادعا را اثبات می‌کند.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۷:۳۵ عصر

۱۷تیر۱۳۰۵

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۹:۵۲
محمدباقر

معشوقهٔ من

با دامنی موج‌دار

موجی دامنه‌دار

در وجودم به راه انداخت

مارییـّا، مارییّــا، مارییّـــا، ماریـ...یــــــّا، ...!

بیهوده دل بسته بودم، یادم نبود

دامن موج‌دارش، چین‌خوردگی هم داشت

افسوس! که جام شوکرانش مؤثر نیفتاد

و نیز سوز تب‌دارش

تشنج‌آور نبود

با دامنی موج‌دار و موجی دامنه‌دار...

افسوس که چین‌ خورده بود!

ماریّا، ماریّا، ماریا، ماریا، مـ...ار...یـا...!

این بار سوزن گرامافون روی نام تو گیر نکرده

فقط من موج‌دار صدایت می‌زدم

موجی دامنه‌دار با دامنه‌ای کاملاً چین‌خورده

و دیگر نه دامن تو و نه صدای من

نه موج نه دامنه نه چین‌خوردگی دارد

...هم اکنون دریا آرام است...!


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۱۱:۴۹ ظهر

۷آبان۱۳۹۲

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۰۲:۱۰
محمدباقر