کسی ندانست
افریقاییها وحشی نبودند!
متوحش بودند
ترسیده بودند
خودِ تو مهمانی ناخوانده داشته باشی
مهمانی خودخوانده
و پُر رو
خوابباشی و به زور
وارد خانهات شود
یا نه در کمین تو باشد
چه کار میکنی؟
گرچه خطابشان میکنم
مهمان
خودشان، خودشان را کدخدا
یا که خدا میخوانند
محمدباقر قنبری نصرآبادی
۱:۱۱ بامداد
۱۱تیر۱۳۹۵
تا میگوییم خنجر زود ضربههای از پشت سر یا حملههای غافلگیرانه به ذهنمان متبادر میشود.
تا میگوییم دیدهبان زود شخصی را تصور میکنیم که در بالاترین نقطه با دوربین یا بدون آن به دوردستها خیره شده است.
تا میگوییم اجمال زود خلاصهگویی یا خلاصهنویسی یا امور کلی و مبانی به ذهنمان میآید.
تا میگوییم فقر زود فحشا به ذهنمان میآید.
تا میگوییم...
خب این طرز فکر تا حدی درست است. حتی وقایع تاریخی ثبتوضبطشده برای خنجرزدن از پشت هست. یا در دانشگاه تا استاد میگوید اجمال دقیقاً خلاصهگویی مدنظرش است. یا... .
اما سعی کنیم از این به بعد کلیشهای فکر نکنیم.
هم دودوتا چهارتا کنیم هم فراتر برویم.
مبنا منطق باشد و صغری و کبری و نتیجهگیری؛ اما قدری طور دیگری بیندیشیم. خلاق بیندیشیم.
نگذاریم تلویزیون یا فیلمها یا اطرافیان یا روزنامهها یا...، لازم و ملزومها را به ما القا کند.
خنجر را هم از پشت میزنند هم از جلو. پس اگر خنجر دیدیم، احتمال بدهیم هم از پشت و هم از جلو به ما حمله میشود.
دیدهبان هم برای دشمن است هم دوست. هم دور هم نزدیک. هم غیر هم خودمان. پس هر جایی که احتمال میدهیم دشمن وجود دارد باید دیدهبان قرار دهیم. این دشمن یا در کمین دل است یا در بیرون مرزهای ایران عزیز است یا در درون مرزها.
منظور از اجمال گاهی ساندویجی گفتن مطلبی است.
اجمال مختصرگویی نیست؛ فشردهگویی هم هست. غذاهای ساندویجی بالاخره سیرکننده هستند. دسر و پیشغذا نیستند. گاهی به مقتضای زمان یا مکان این غذاهای ساندویجی جوابگوی نیازمان هستند.
اتفاقاً ثروتمندیِ ثروتمندانِ نااهل و زیاده خواهیهایشان باعث میشود برای رسیدن به خواستههایشان دست به هر کاری بزنند. برای پاسخگویی به نیازهای زیرشکمشان، آن هم بدون تعهد حتماً سراغ کمبضاعتها میآیند.
پس به همان نسبتی که میگوییم فقر و به دنبالش فحشا به ذهنمان متبادر میشود، باید تا میگوییم ثروتمند، باید به دنبالش بیقیدوبندی و فحشا در ذهنمان متبادر شود.
محمدباقر قنبری نصرآبادی
۱:۵۹ ظهر
۱خرداد۱۳۹۵