بُعد اول: مخاطبانِ ساده همان قربانیانِ ابدیاند!
گنجشکها یکبهیک به دست صیاد شکار میشدند. چه کشته میشدند چه زخمی، در هر صورت صیاد، سرشان را از تنشان جدا میکرد.
زمستان بود و آب از بینی و چشم صیاد جاری شده بود. در همین حین، یکی از گنجشکها به گنجشک دیگری گفت: «نگاه کن چه دلرحم است. گرچه ما را شکار میکند، دارد اشک هم میریزد.» آن گنجشک گفت: «چشمانش را نگاه نکن، دستانش را نگاه کن که دارد جانمان را میستاند!»
نقل به مضمون از کتاب جایی که خیابانها نام داشت، اثر رنده عبدالفتاح، مترجم مجتبی ساقینی، نشر آرما، صفحه ۱۳۸.
بُعد دوم: مدیرانی که به حالِ خود رها شدهاند!
برخی مدیرانِ کانالها در تلگرام، در شناسنامهٔ کانالشان نوشتهاند که این کانال تحت قوانین جمهوری اسلامی است و هیچ سوگیریِ جناحی ندارد.
اما وقتی محتوای کانال را میبینی، یا باید به قوانین شک کنی یا به عقل خودت یا به کانال!
محتوای کانال از این قرار است:
۱. تمسخر آخوند چه در محتوای متنی، چه در محتوای غیرمتنی؛ ۲. تمسخر دخترها بیشتر در قالب متن؛ ۳. بنرهای تبلیغاتیِ هر کانالی؛ ۴. تمسخر برخی شخصیتهای سیاسی که موافقِ آنها نباشد؛ ۵. عکسها و گیفها و فیلمهایی که اگر سکسی نباشد، دستکم انگیزشی است؛ ۶. و... .
جدا از مدیرِ کانال تلگرام و اینکه همهٔ مدیرانِ میانی منظور هستند،
جدا از محتوای غیراخلاقی یا محتوایِ غیرمفید کانال،
جدا از محتوای کانال که مطابق قوانین جمهوری اسلامی ایران باشد یا نباشد،
جدا از میزان آشنایی به قوانین جمهوری اسلامی ایران،
جدا از درستی یا نادرستیِ قوانین جمهوری اسلامی ایران،
جدا از اعضای غیرواقعیِ کانال یا اعضای واقعی اما غیرفعال،
جدا از بازدیدهای کشکی و نه واقعی،
جدا از همهٔ اینها، چه اصراری است که تأکید کند مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران؟!
بگذاریم و بگذریم. صِرفِ اینکه مدیر کانال بگوید یا بنویسد محتوای این کانال مطابق با شئونات اسلامی و قوانین جمهوری اسلامی ایران است، باید منفعل بشویم؟!
بُعد سوم: مسئولان نااهلی که بهخود نمیآیند و همه را با خود، ناخود میکنند!
کم نیستند مسئولان غیرمحترمی که جامعه را در سلامت کامل میبینند و دم از گل و بلبل میزنند و از روی نمودار و با آمار این گل و بلبل را به رخ ملت میکشند و نیز کم نیستند مخاطبانی که خواسته یا ناخواسته این گل و بلبلها را میپذیرند و واقعیت اطرافشان را نادیده میگیرند. یعنی همین که فلان مسئول بگوید اوضاع بهسامان است، برای اینها کافی است.
برخی دیگر از مردم به دلیل وجود چنین مسئولانی، اصلاح که نمیشوند هیچ، عملِ خطای خود را توجیه هم میکنند.
پایان: اگر حوصله نمیکنی، فقط همین را بخوان!
ایراد هم از مخاطبان است، هم مدیران، هم مسئولانِ بیتعهد.
کدام ایراد؟! اینکه بهجای دست صیاد، اشکش را ببینی و گمان کنی دلرحم است.
اینکه ببینی مدیر فلان کانال یا سایت، نوشته باشد محتوا مطابق قوانین است و همین جمله تو را منفعل کند. حتی همین مدیر نداند هم فاسد است، هم مفسد و به حال خودش رها شده باشد.
اینکه مسئولان با ناکارآمدیِ خود، خلقی را در نااهلشدن، همراهی کنند.
محمدباقر قنبری نصرآبادی
۱۹:۴۱
۱۵آذر۱۳۹۶