......

......

......

......

فارسیِ پرمغز و نغز

يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۵۰ ب.ظ

سخن اول

عقیدهٔ «ویراستاران» بر این است که ‌بیشترِ واژه‌ها یا از ذهن ما پاک‌شده‌اند یا در پسِ ذهن ما بی‌مصرف باقی مانده‌اند. پس به مدد شعر، دایرهٔ واژگانی‌ات را بگستران.


مثال از خودم است:

«پسری داشت شحنهٔ تبریز

حسن او دلفریب و شورانگیز»

دلفریب و شورانگیز را بعید می‌دانم در جمله‌هایتان استفاده کرده باشید. البته شاید به‌کار گرفته باشید. کسی چه می‌داند!

درضمن شاعرِ ما، عراقی، به دل‌و‌قلوه متوسل شد. در فهرست مطالب، «به دست‌و‌پا متوسل شو» را بخوانید.


سخن دوم

استاد بابایی می‌گوید که از شعر برای ساختارهای متنوع در جمله‌سازی بهره ببرید.


مثالی آورده است:

«جان است، نه مال است که آسان بتوان داد.»

ساختار کلیشه‌ای این مصرع این است: جان همچون مال نیست که بخشیدن آن آسان باشد.

برپایهٔ این ساختار می‌توان چنین جمله‌هایی ساخت:

۱. سخن از آبروی انسان‌هاست، نه آب لیوان که هر جا خواستیم آن را بزیزیم.

۲. اسلام دین خداست؛ نه ملک شخصی که آن را بذل و بخشش کنیم.


یک مثال هم از خودم:

«نه از تو به من رسید بویی

نه وصل توأم نمود رویی»

براساس این بیت، می‌توان این ساختار را در جمله آورد:

نه خیرت را خواستیم، نه شرّت را.

ساختار کلیشه‌ای: خیر و شر تو را نخواستیم.


محمدباقر قنبری نصرآبادی

۱۱:۲۷

۲۱آبان۱۳۹۶

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۱
محمدباقر

نظرات  (۱)

۲۲ آبان ۹۶ ، ۱۵:۱۹ 😂😘زهـــღـــرا 😊😍
قلمتون پایدار
پاسخ:
سپاسگزارم...