از دوگانهها ساده نگذر
چه جالب که با دوگانهها هم میشود تجارت کرد. با ضدیتها با اختلافسلیقهها میشود به منبع نامتناهی ثروت و قدرت و شهرت دست پیدا کرد. بر سلیقهها حکومت کردن زیباست. زیباتر تزریق سلیقه به هزاران سلیقهٔ موجود است!
دوجیبِ شلوار یک ثروتمند مثال بارزِ این دوگانههاست. مواد شوینده را تصور کنید. با یک فرمول و یک محتوا هستند؛ اما با دو نشان و بستهبندی متفاوت. هر کدام را بپسندی برای ثروتمند فرقی نمی کند. برای ایشان رقابتِ تنگاتنگ بین دو محصولش مهم است.
همیشه این دوگانهها برای ثروت نیستند. گاهی برای قدرت است گاهی هم برای شهرت. دوگانهٔ تیمهای فوتبال بهجز ثروت بادآورده برای یک عده و شهرت برای عدهٔ دیگر، دستاویزِ سیاستمداران هم هست. زمین فوتبال فقط یکی از زمینهای از پیش طراحیشدهٔ سیاستمداران برای دیگران است.
دوگانهٔ شیعه و برادران اهلسنت، معروفِ حضورِ همگان است. بهنظر شما چه کسی از اختلاف میان این دو مذهب سود میبرد؟ عامیها و جاهلان و مزدوران هر عرصه را کنار بگذارید. آنها خواسته یا ناخواسته عروسکهای خیمه شببازی هستند.
اما دوگانهها همیشه بد نیستند. مثلاً در دوگانهٔ حسینی بودن یا یزیدی بودن معادلات عوض میشود. پس حواست را جمع کن!
محمدباقر قنبری نصرآبادی
۱۳:۴۹
۷آبان۱۳۹۶