جبری بمان امّا...
پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۳:۰۹ ق.ظ
یک جبری لاجرم
در برزخ الف و ب گرفتار آمد
حال مجبور به الف
یا مخیّر به ب
نه، مجبور به ب و مخیّر به الف
اصلاً چرا الف؟
نه چرا ب؟
ترجیح بلا مرجّح لابد میدانی
محال!
خودخواهی یا خداخواهی
حداقل را اکتفا کردم
کدام، کدام است؟
اگر ندانی از الاغ کمتری
آخر تو خود را به نفهمی زدهای
و آن زبان بسته محروم از فهم
از قضا بر اقتضا
و بر حسب طبیعتش.
شاید هم تشنهٔ چیزی هستی
خدا را کنار زدهای و حبّ ماسویٰ پروردهای
اگر جبر را معتقدی، باش
اما تمییز خودخواهی و خداخواهی نیز
در مسیر خداخواهی قدم نِه
و استدلال اینگونه کن
به جبر، مجبور
و محدود به حدّ الهی
حال به جبر در طول شعاع جاذبیّت کمال
قرار یافتی!
بَه، چه جبری از این گواراتر
نوش جانت
محمدباقر قنبری نصرآبادی
سال ۱۳۹۲
۹۵/۰۴/۰۳